سلام به همه دوستای عزیزم

نمیدونم چرا تازگیها اینقدر اتقاقهای غیر منتظره و پیشبینی نشده میفته اتفاقایی که به هیچ عنوان درست نمیشن به هر دری میزنم نمیشه تازگیها هم که ....
شدیدا" احساس تردید میکنم نمیدونم تصمیمی که دارم میگیرم درست هست یا نه ؟
همه این سختیها رو تحمل میکنم همشو فقط به این امید که ان شاء الله آخرش خوب بشه .



آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ....در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت .....
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد ...تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت
دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت ...
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت ...